گاهی احساس چنان بدبختی ای می کنم که تقريبا مثله ام می کند و در عين حال معتقد به ضرورت و وجود هدفی هستم که آدم با تحمل انواع بدبختی راه خود را به سوی آن پيدا می کند.
بر من ترحم کن٬ من در هر گوشه و کنار زندگی ام گناهکار هستم. اما استعدادهای من سرزنش انگيز نيست؛ من خرده استعدادهايی داشتم٬ از آنجا که موجودی حرف ناشنو بودم٬ آن ها را هدر دادم٬ حالا در پايان کار در موقعيتی هستم که ظاهرا همه چيز ممکن است دست آخر برايم خوب از آب درآيد. مرا در ميان گم گشتگی نينداز. می دانم که اين حرف ها از خودپرستی مضحک است٬ چه از دور به آن نگاه شود يا از نزديک؛ اما٬ مادام که زنده ام٬ زندگی ام با خودپرستی همراه است٬ و اگر من محکوم شده ام٬ پس فقط محکوم به مرگ نيستم٬ بلکه محکوم به تلاش تا هنگامه ی مرگ...
بر من ترحم کن٬ من در هر گوشه و کنار زندگی ام گناهکار هستم. اما استعدادهای من سرزنش انگيز نيست؛ من خرده استعدادهايی داشتم٬ از آنجا که موجودی حرف ناشنو بودم٬ آن ها را هدر دادم٬ حالا در پايان کار در موقعيتی هستم که ظاهرا همه چيز ممکن است دست آخر برايم خوب از آب درآيد. مرا در ميان گم گشتگی نينداز. می دانم که اين حرف ها از خودپرستی مضحک است٬ چه از دور به آن نگاه شود يا از نزديک؛ اما٬ مادام که زنده ام٬ زندگی ام با خودپرستی همراه است٬ و اگر من محکوم شده ام٬ پس فقط محکوم به مرگ نيستم٬ بلکه محکوم به تلاش تا هنگامه ی مرگ...
2 Comments:
WHEN U WANT MEANS U WILL HAVE JUST FEEL IT FROM KNOW
من گناهکارم
گناهکار گناه نکرده
بر معصومیت را حرام کرده اند!
بر من ببخشای ای خدای بخشاینده ی مهربان !
Post a Comment
<< Home