آيه هاي ترديد

اين ها نه زخم هايي است كه در زندگي، در انزوا، مثل خوره ذره ذره روح آدم را مي خورند و مي تراشند، و نه حرف هايي است كه آدم به سايه اش مي گويد تا خودش را به او معرفي كند. بلكه حرف هاي سايه اي است با خودش؛ سايه اي كه آدمش رفته، نيست ديگر.

My Photo
Name:

"All my life I've been harassed by questions: Why is something this way and not another? How do you account for that? This rage to understand, to fill in the blanks, only makes life more banal. If we could only find the courage to leave our destiny to chance, to accept the fundamental mystery of our lives, then we might be closer to the sort of happiness that comes with innocence."

20100725

گاهی احساس چنان بدبختی ای می کنم که تقريبا مثله ام می کند و در عين حال معتقد به ضرورت و وجود هدفی هستم که آدم با تحمل انواع بدبختی راه خود را به سوی آن پيدا می کند.

بر من ترحم کن٬ من در هر گوشه و کنار زندگی ام گناهکار هستم. اما استعدادهای من سرزنش انگيز نيست؛ من خرده استعدادهايی داشتم٬ از آنجا که موجودی حرف ناشنو بودم٬ آن ها را هدر دادم٬ حالا در پايان کار در موقعيتی هستم که ظاهرا همه چيز ممکن است دست آخر برايم خوب از آب درآيد. مرا در ميان گم گشتگی نينداز. می دانم که اين حرف ها از خودپرستی مضحک است٬ چه از دور به آن نگاه شود يا از نزديک؛ اما٬ مادام که زنده ام٬ زندگی ام با خودپرستی همراه است٬ و اگر من محکوم شده ام٬ پس فقط محکوم به مرگ نيستم٬ بلکه محکوم به تلاش تا هنگامه ی مرگ...

2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

WHEN U WANT MEANS U WILL HAVE JUST FEEL IT FROM KNOW

Mon Aug 09, 08:13:00 PM GMT  
Anonymous بادبادک said...

من گناهکارم
گناهکار گناه نکرده
بر معصومیت را حرام کرده اند!
بر من ببخشای ای خدای بخشاینده ی مهربان !

Tue Oct 19, 09:12:00 PM GMT  

Post a Comment

<< Home