آيه هاي ترديد

اين ها نه زخم هايي است كه در زندگي، در انزوا، مثل خوره ذره ذره روح آدم را مي خورند و مي تراشند، و نه حرف هايي است كه آدم به سايه اش مي گويد تا خودش را به او معرفي كند. بلكه حرف هاي سايه اي است با خودش؛ سايه اي كه آدمش رفته، نيست ديگر.

My Photo
Name:

"All my life I've been harassed by questions: Why is something this way and not another? How do you account for that? This rage to understand, to fill in the blanks, only makes life more banal. If we could only find the courage to leave our destiny to chance, to accept the fundamental mystery of our lives, then we might be closer to the sort of happiness that comes with innocence."

20071130

پیمان یک کفر آن سوی الهیت
ستایش گفتن اینکه خدا کر و نابیناست
در آخرین شبي كه روح آتش می گیرد
سه حرف کوچک و یک سوال: چرا؟

20071125

بگذار این سخن همیشه به گوش آید
که هرکس آنچه را که دوست میدارد میکشد.
بعضی با نگاهی و بعضی با تملقی
پست فطرتان با بوسه ای
و دلاوران با شمشیری

گروهی عشق خود را در جوانی میکشند
و گروهی به هنگام پیری
برخی گلوگاه را با دستهای مصمم خویش میفشارند
برخی با دستان زر
و آنها که مهربان ترند دشنه ای به کار میبرند
چرا که با دشنه
مرده بس زودتر سرد میشود

بعضی زمانی کوتاه دوست میدارند و بعضی دیر زمانی
برخی عشق را میفروشند و برخی میخرند
گروهی با اشکهای فراوان و گروهی بی آنکه آهی بر آرند
اما هرکس
آنچه را که دوست میدارد میکشد.