آيه هاي ترديد

اين ها نه زخم هايي است كه در زندگي، در انزوا، مثل خوره ذره ذره روح آدم را مي خورند و مي تراشند، و نه حرف هايي است كه آدم به سايه اش مي گويد تا خودش را به او معرفي كند. بلكه حرف هاي سايه اي است با خودش؛ سايه اي كه آدمش رفته، نيست ديگر.

My Photo
Name:

"All my life I've been harassed by questions: Why is something this way and not another? How do you account for that? This rage to understand, to fill in the blanks, only makes life more banal. If we could only find the courage to leave our destiny to chance, to accept the fundamental mystery of our lives, then we might be closer to the sort of happiness that comes with innocence."

20091230

_ من دارم می رم
_ به خاطر آسمون؟
_ به خاطر آرمانم.
...
_ من دارم برمی گردم
_ به خاطر آسمون؟
_ به خاطر زمینم

20091223

باور كنيد
اين ترن به آخرين ايستگاه نرسيده از ريل خارج مي شود
و ما مسافران اقيانوسي كه
به ميهماني كوسه ها ختم مي شود.

هميشه نگران بوديم، نگران
مباد بادي از آن طرف ها
نسلي را به دريا بريزد و همه را ميهمان كوسه ها كند
و هي اتفاق بيفتد
و اتفاق هي از دست هاي مان بيفتد.

پسرها رفتند رفتند.
دخترها رفتند كولي شدند.
كولي ها وحشي شدند رفتند.
و مادربزرگ
ابر شد و آن قدر باريد تا خودش را تمام كرد.

تكه هاي مرا باد برد
و آن قدر تلخ شدم و زخمي شدم و تخس
كه نفرين پيرزن هي بيخ گوش ام تكرار شد:
خير نبيني! اين حرف هاي نحس را از كجا آورده اي؟

باور كنيد
ديوانه هاي اين آبادي از ته سيگارهاي ميدان انقلاب بيشتراند.
و همه تنها تنها تنها
و همه جدا جدا جدا
و پاره هاي يك ترن
كه لابه لاي جلبك ها دفن شدند.

نگران ام.
مي ترسم از خون ماه تغذيه كنيم.
آن قدر كه نفريني گلوگير ماه بانوي مان شود
با آن چشم هاي نازاش
با آن حرف هاي نازاش
با آن دست هاي نازك نازاش
با آن سادگي هاي اش
با آن...

لب ام مچاله ي طنزي كثيف مي شود
و ساعت
تيك مي كند و تاك مي كند و تاك مي كند و تيك مي كند
و سعي مي كنم رعشه ي شانه هاي سماور را آرام كنم.

باور كنيد
اين جا محله ي برو بياست
و ما مسافران ترني كه يك روز از ريل خارج مي شود.
هنوز عقل ام را از دست نداده ام
باور كنيد.

لينك دانلود فايل صوتي اين متن (download)

20091222

وصیت من به تو
یک چشمک است
هر جا که رفتی
هر جا که بودی
هنگام پاشیدن آب به صورت
که زلال می شود دل آدم
برای من در آینه
چشمک بزن
آینه راز دار من است
بگذار تا آخر دنیا
خیال کنم
چشم چپت در آینه
دیوانه ی من است

لينك دانلود فايل صوتي اين متن (download)

20091201

ديري
اندک زماني
بودن
هر لحظه
ديگر بار
دل کندن و رفتن
هيچ چيز تا به ابد نمي پايد